"an independent online kurdish website

مدتی است که یک سری از فعالان ترک که توهمات پانترکیسم را در سر میپرورانند به حزب دمکرات کردستان ایران و رهبری این حزب حمله میکنند و خواسته یا ناخواسته با همان ادبیات جمهوری اسلامی و همتایش رژیم فاشیستی کمالیستی ترکیە تهدید به نسل کشی کردها نمودە

و به بهانه توسعەطلبی ارضی کردها، خاک کردستان را جزئی از خاک خود قلمداد نمودە و شگفت آنکە فریاد مظلومیت نیز سر می دهند. شگفت آور است کە این افراد نظیر علیرضا اردبیلی، ضیا صدرالاشرافی و … به هیچ وجه به جعلیات خود و همفکران خود کوچکترین انتقادی ندارند و بر عکس خود نیز در دام این تفکرات پانترکی که ریشه در افکار حزب حرکت ملی ترکیه یا همان (مهپ)  دارد گیر کرده و بر علیه همه دستاوردهای ملت کورد در چهار بخش کوردستان موضع گرفته و کمر به نابودی این ملت بستەاند و اگر قدرت اجرایی داشتند بسیار بدتر از جمهوری اسلامی کوردها را قتل عام میکردند.

جالب است که این افراد که خود همانند بقیەی ملل تحت ستم ایران سرکوب می شوند، از یکسو بر میخ مخالفت با خواست مشروع رهایی یک ملت دیگر مانند کوردها و از سوی دیگر بر نعل آزادیخواهی و برابریخواهی می کوبند ! چگونه می شود من کورد که خواهان رفع ستم ملی هستم، خواهان سرکوب ترکها یا سایر ملل ساکن ایران باشم؟ این افراد دائما کوردها را متهم به توسعەطلبی ارضی میکنند در حالی که کوردها بزرگترین قربانی جنایات ترکها در ایران کنونی و بخصوص در استان ارومیه هستند. این فعالان ترک به نحوی از ارومیه سخن میگویند که چند سالی است کوردها به این استان مهاجرت کرده اند و آن را اشغال کرده اند و سعی در کوردستانی کردن این استان دارند ! برای پاسخ به خیالات فعالان ترک کمی به تاریخ مراجعه میکنم که توسط هم کیشان این پانترکها نوشته شده است و احتیاجی نیست به هزاران سال قبل مراجعه کنم که اصلا نام آذربایجان نام یک سردار ماد بوده که آتروپاتکان نام داشته و به مرور به شکل کنونی تغییر کرده است ! در زمان فتح آذربایجان توسط سپاه اسلام به رهبری عمر خطاب پس از اینکه همدان به دست سپاهیان مسلمان فتح شد، عمر دستور حرکت به سمت آذربایجان را صادر نمود. سپاه عرب به سمت آذربایجان روانه شد. این سپاه در میانه‌ی راه با چندین بار با سپاه ایرانیها درگیر شدند که سرانجام با پیروزی مسلمانان پایان یافت و عمر نیز پس از فتح آذربایجان، عتبة بن فرقد را والی آن ناحیه قرار داد. عتبة بن فرقد ميان خويش و مردم آذربايجان قراردادی مكتوب نوشت: که در یکی از بندهای آن ذکر شده است که اکراد اجازه دارند که همه مراسمات خود را مانند گذشته اجرا کنند و با زبان و فرهنگ خود زندگی کنند ! جای یادآوری است که کوردها به رهبری سلسله کوردی روادیان و بر فراز قلعه کنونی دمدم در ارومیه، فرماندهی نبرد با سپاه مسلمانان را بر عهده داشتند که در همه کتابهای تاریخی ذکر شده است .

در حقیقت جهت یادآوری به این پانترکهای خیالی باید ذکر شود که این ترکها هستند که همیشه با پشتیبانی حکومتهای مرکزی سرزمینهای کوردها و سایر ملل را اشغال نموده و با تغییر نام آنها ، این خاکها را ترکیزه کرده اند که این نیز در همه ترکها در خاورمیانه دیده میشود. محض اطلاع این عدە کە نامهای ترکی متاخری همانند سولدوز و ساوجبلاغ را گاها علم نمودە و بە رخ ما کوردها می کشند بایستی خاطرنشان نمود کە نامهایی بسی کهنتر همچون باکو، تبریز، اردبیل، سبلان، سهند همگی کوردی و بیانگر تاریخ و هویت دیرینەی این دیار هستند کە توسعەطلبی توام با خونریزی ترکها آنان را بە جغرافیای بلامنازع ترکها تبدیل نمودە و اثری از هویت کوردی آنها بر جای نماندە است. استانبول نام اصلی آن کنستانتینوپل بە نام امپراطور کنستانتین میباشد که توسط سلطان محمد عثمانی اشغال شد و اکنون اثری از مردمان راستین آن یعنی یونانیها در این شهر نیست ! در مورد ارومیه همین کافی است که با استناد به کتابهای تاریخی ترکها مانند ایرج افشار “نگاهی به جغرافیای آذربایجان غربی “، محمد امین ریاحی “تاریخ خوی” عالم آرای عباسی و … که ثابت میکنند این کوردها هستند که از خاک خود رانده شده و تبعید ١٠٠هزار کورد در زمان شاهان صفوی و افشاریه به خراسان و اسکان ترکها در ارومیه را نشان میدهد. بە طوری که اکنون در خراسان شمالی و رضوی نزدیک 2 میلیون کورد ساکن هستند که اصالتا اهل ارومیه و آذربایجان هستند! یا تبعید ٥٠٠ خانوار کورد ماکویی به قزوین به دلیل شرکت در قیام آرارات که اکنون بخشی از شهر قزوین بنام محله عمریها نامگذاری شده است.

حال این آقایان پانترک با چه جسارت و حقی سعی در ترکیزه کردن خاک کوردها را دارند؟ آیا آنان فکر میکنند مانند استانبول موفق به نابودی یک ملت خواهند شد ! این آقایان که اشتهای توسعەطلبی سیری ناپذیری دارند آیا قبول دارند که فاجعه دمدم بر علیه کوردها بوده و این دمدم مرکز میرنشین کوردی برادوست بوده که از ماکو تا مهاباد و بخشی از کوردستان عراق کنونی را در بر میگرفته است ! در کتاب عالم آرای عباسی که اسکندر بیگ ترکمان، منشی و تاریخ نویس دربار صفوی نوشته است همه وقایع کشتار کوردها در ارومیه و مهاباد و مراغه ! را بخوبی شرح داده است که بد نیست این آقایان پانترک آن را یکبار بخوانند تا بدانند مظلوم و ظالم چه کسانی هستند و چه کسی خاک دیگری را اشغال نموده است؟ محض آگاهی این فعالان پانترک، اولین روزنامەی کوردی توسط اسماعیل آقا شکاک در پایتخت وی یعنی شهر خوی به اسم روژا کورد یا همان خورشید کوردستان و اولین مدرسه کوردی هم توسط این سردار نامدار کورد در همان شهر خوی که یک اسم کوردی است و به معنای نمک میباشد تاسیس شده است ! و حتما این را هم میدانید که برادر وی جوهر آقا که در زمان قاجار حاکم مناطق سلماس و خوی بود، توسط هم مسلکان و همشهریهای شما به تبریز فرا خوانده شد و در حالی که مهمان بود، توسط شاید فامیلهای دور و نزدیکتان به شیوەای ناجوانمردانه ترور شد و جنازه وی در دروازەهای آن زمان تبریز آویخته شد. حال با این شمەای از تاریخ که ذکر کردم کدام یک از ما توسعەطلب است؟ و شماها با چه پیشینەای خاک ما را ترکیزه میکنید؟ ما در منطقه دو نیمه حکومت کوردی در عراق و سوریه داریم که همه اقلیتها و از جمله ترکمن ها در کمال آرامش زندگی میکنند و در قوانین دو اقلیم ذکر شده و به همه حقوق خود رسیدەاند .

اما در ترکیه که بالغ بر ٢٥ میلیون کورد هستند در سایه همفکرانتان قتل عام می شوند و حتی انکار وجود کوردها تا یک دهه قبل وجود داشت و ما را ترک کوهی میخواندید . حرف آخر با فعالان حقیقی ترک این است که خوب یا بد، ما کوردها و ترکها چندین سده است که در کنار همدیگر زندگی میکنیم و محکوم بە همزیستی با یکدیگر هستیم و تاکنون هیچ یک از احزاب سیاسی کورد بر علیه ملت ترک حرکتی که در راستای دشمنی باشد انجام نداده و اگر این احزاب اسلحه بدست گرفته اند تنها برای دفاع از موجودیت ملت کورد و همه ملل ایران بوده و ما کوردها تنها یک دشمن داریم کە آن هم حاکمیت استبدادی و اشغالگر جمهوری اسلامی ایران است که حتی برای آنکه سلاحها خاموش شوند با این رژیم مرتجع نیز وارد مذاکره شدیم که نتیجه آن شهادت رهبر فرزانه ملت کورد دکتر قاسملو بود ! ما و ترکها به جبر تاریخ هم که شده همسایه یکدیگر هستیم و در فردای آزادی ملل ایران نیز دوباره در همسایگی یکدیگر خواهیم بود. بنابراین اظهارات پانترکیستی نمیتواند به این گفتمان برابریخواهانه کمکی کند . حتی در فردای پس از جمهوری اسلامی ایران چه استان ارومیه بخشی از کوردستان باشد یا بخشی از آذربایجان، در هر دو صورت ترکها با کوردها همسایه هستند و منافع استراتژیک مشترک فراوانی با یکدیگر دارند. بنابراین بهتر است در دام پانترکهای افراطی که با افکار خیالاتی سعی در دشمنی با مبارزات آزادیبخش ملت کورد دارند نیافتیم و راه پیشوا قاضی محمد و سید جعفر پیشەوری را الهام بخش این مبارزات مشترک بدانیم که ما میتوانیم با گفتگو همه مشکلات را حل و فصل نماییم.

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی