"an independent online kurdish website

مدتی است که دولت ترکیه پس از مذاکرات طولانی با احزاب مختلف و به ویژه پ.ک.ک.vahid_qwlizade

که با فراز و نشیب‌‌های زیادی همراه بود ، به طور کل روند مذاکره با پ.ک.ک. و رهبر آن یعنی عبدالله اوجلان را متوقف کرده است، روندی که توسط دولت اودغان با نام کورد آچلم “حل مسئله کرد” آغاز  و پس از تغییر نام‌های فراوان ، اکنون به طور کل وجود مسئله‌ای به نام مسئله کرد توسط دولت-شخص اردوغان انکار و با کشته شدن دو مامور پلیس توسط پ.ک.ک و قبول سریع مسئولیت این قتل‌ها توسط پ.ک.ک. و از سوی دیگر با شروع مجدد بمباران مواضع پ.ک.ک. توسط اف ١٦ های ارتش ترکیه  عملا آتش‌بس نسبی بین دوطرف ،همراه با امیدواری‌های فراوانی که در میان کردها و ترک‌های آشتی خواه نسبت به حل مسئله کرد به وجود آمده بود از بین رفت. در میان همه اخبار و تحلیل‌های راجب به اتفاقات اخیر به مقاله‌ای از نویسنده ترک آیشه هور برخوردم  که در آپریل ٢٠١٠ به رشته تحریر درآمده  و  نگاهی جالب و به نظر من بی‌طرفانه به تاریخچه پ.ک.ک. ،رهبری آن و مبارزات این حزب در کردستان باکور(ترکیه) انداخته است، پس از مطالعه این مقاله تصمیم به ترجمه آن گرفتم، با امید به اینکه مطلبی مفید باشد.

……….

آیشه هور

نقش پ.ک.ک. در مسئله کرد چه بود؟

  با عبدالله اوجلان شخصی که با برده شدن نام پ.ک.ک. قبل از هر عنصر دیگری به ذهن خطور می‌کند شروع کنیم. عبدالله اوجلان در تاریخ ٤ اپریل ١٩٤٧ در روستای عمرلی از توابع شهرستان حالفتی واقع در استان شانلی‌اورفا  به دنیا آمد. پدرش کرد و مادرش اصالتا ترک بود. به نقل از خودش زمانی که برای اولین بار در سال ١٩٦٦ جهت تحصیل در دبیرستان تاپو کاداسترو به آنکارا آمده بود مجسمه آتاترک تاثیر زیادی بر وی میگذارد، در کنار به دست آوردن “فرصت رصد کردن جامعه بورژوا در قلب آنکارا” برای خواندن نماز به مسجد مال‌تپه می‌رود ، از سوی دیگر در کنفرانس‌های نجیب فاضل کساکورک شرکت می‌کند و نیز سری به انجمن مقابله با کمونیسم می‌‌زند. و دوباره در همین سال‌ها با تحت تاثیر قرار گرفتن از کتاب الفبای کمونیسم که به صورت تصادفی به دستش میرسد گرایش‌های دینی خود را کنار می‌گذارد. “مصاحبه با بارزانی” که در روزنامه آکشام چاپ می‌شود، برنامه‌های کردی که از رادیو ایروان پخش می‌شده‌اند، تجمعات غرب که از آگوست ١٩٦٧ تا آگوست ١٩٦٩ در سیلوان، سیورک، باتمان، تونج‌الی، آغری، آنکارا، سوروچ، هیلوان، وارتو، و لیجه برگزار می‌شود، کتاب‌های حق ملل در تعیین سرنوشت خویش از لنین و مسئله ملی از استالین در تشکیل شخصیت سیاسی اوجلان موثر بوده‌اند.

پیک‌نیک چوبوک

اولین فعالیت سیاسی عبدالله اوجلان که در ابتدا به دانشکده حقوق استانبول و سپس به دانشکده علوم سیاسی آنکارا تعییر دانشگاه می‌دهد، پخش اطلاعیه بدون مجوز برای اعتراض به  کشته شدن چندن نفر از اعضای مسلح گروه ‘ت.ه.ک.پ-ج’ به رهبری ماهیر چایان به هنگام عملیات آزادسازی گروگان‌های گرفته شده توسط این گروه در تاریخ ٣٠ مارچ ١٩٧٢ در نیکسار قزل دره است. اوجلان که به خاطر این مسئله هفت ماه در زندان نظامی ماماک زندانی می‌شود به جنبش مارکسیستی نزدیکتر میشود، وارد هیچ فراکسیونی نمی‌شود ولی به این باور می‌رسد که جنبش چپ ترک راه‌حلی برای مسئله کرد نخواهد داشت. در همین راستا شروع به تکرار دوباره و دوباره نظریه “کردستان مستعمره است” که در سال‌های ١٩٣٠ توسط حکمت کولجملی مطرح شده است می‌کند. بر اساس گفته‌های خودش این نظریه را برای بار اول در تاریخ ٧ اپریل ١٩٧٣ با دوستان نزدیک‌اش جمیل بایک و دوران کالکان در  جریان پیک‌نیکی در کنار دریاچه سد چوبوک مطرح می‌کند. بعدها این تاریخ  به ٢١ مارچ ١٩٧٣ تغییر می‌کند، بدین وسیله این اتفاق با نوروز که برای کردها اهمیت سمبلیک زیادی دارد مرتبط می‌شود.

کسیره اوجلان از م.ی.ت. (اطلاعات ترکیه) بود؟

در سال ١٩٧٤ اوجلان و دوستانش یعنی کسیره ییلدریم که بعدها همسرش می‌شود، هاکی کارر، جمیل بایک و کمال پیر که اولین گروه‌شان را تاسیس کرده‌اند از طریق انجمن فرهنگی و خیریه  تونج‌الی، انمجن زیباسازی توزلوچایر علیه فاشیست‌ها  در محله‌های ماماک، توزلو چایر و آبدین‌پاشای آنکارا مبارزه و دامنه هواداران خود را گسترده‌تر میکنند. در برجسته شدن عبدالله اوجلان در سال‌های ١٩٧٠ به عنوان رهبری کاریزماتیک که خود را “فعال طبقه سوم” معرفی می‌کند ، زندانی بودن رهبران جنبش ناسیونالیستی کرد پس از بیانیه ١٢ مارچ ١٩٧١ ارتش و ضعف حزب تحت تاثیر بارزانی ‘حزب دمکراتیک کردستان ترکیه’ نقش داشتند. اوجلان  با کسیره ییلدرم که در سال‌های بعد درباره‌اش “دارای تحصیلات بسیار خوب و ظاهر جذاب بود. به احتمال بسیار زیاد  اگرچه به صورت آبجکتیف یا سوبجکتیف نتوانستم اثبات کنم، ولی جاسوس م.ی.ت. بود” می‌گوید ازدواج می‌کند و زوج با هم به دیاربکر نقل مکان میکنند.(این گفته اوجلان راجب زنش سال‌های متمادی به عنوان دلیل برای اثبات این که م.ی.ت. به منظور کنترل حزب زیرزمینی  پیرو بارزانی، ‘حزب دمکرات کردستان ترکیه’ ، پ.ک.ک. را تاسیس کرد، استفاده شد اما تاکنون هیچ دلیل مدرک ملموسی راجب این ادعا ارائه نشده است.)

  کردستان ترکیه کجاست؟

حوضه فعالیت آپوئیست‌های گردآمده دور عبدالله اوجلان بین سال‌های ١٩٧٤ تا ١٩٧٨ استان‌های کارس، آغری، موش، بین‌گل، تونج‌الی، الازغ، مالاتیا، کاهرامان‌ماراش، گازی‌آنتپ، شانلی‌اورفا و دیاربکر بود که آن را کوردستانین تورکیه توپراکلاری ‘کردستان در خاک ترکیه’ مینامیدند، بود. اوجلان در ماه‌های اپریل و می سال ١٩٧٧ راهی به تعبیر خودش ‘سفر تاریخی به کردستان’ شد. در کارس، آغری، درسیم، بین‌گل، دیاربکر و گازی‌آنتپ  جلساتی تشکیل داد. بر اساس گمانه‌زنی‌های اوجلان م.ی.ت. از این جلسات باخبر بود.

آپوئیست‌ها در جریان جلسه‌ای در پاییز سال ١٩٧٨ در روستای فیس(ظیافت) واقع در شهرستان لیجه از توابع دیاربکر تحت عنوان پارت کرکاران کردستان (حزب کارگران کردستان-پ.ک.ک.) به صورت حزب درآمدند. نحوه سازمان‌دهی برگرفته شده از حزب کمونیست ویتنام بود. به موازات همین فعالیت‌ها مجله سرخابون(استقلال) به چاپ رسید. برای تمرکزهر چه تمام به صورت انقلابیون حرفه‌ای بر مطالبات‌شان ، اعضای محصل حزب از تحصیل و کارگران از کارهایشیان جدا شدند. بعدها راجب اینکه نیازهای مالی این اعضا را حزب از کجا تامین می‌شد ادعاهای زیادی مطرح شد. براساس بعضی از  افراد اگر م.ی.ت. در این مسئله دخیل نبوده است، اطلاعات کشور‌های دیگر دخیل بوده‌اند.

 

 

 

پروژه پان کردیست

پ.ک.ک. در اصل گفتمان معروف ‘سوسیالیست’ آن دوران  را به کار می‌برد، ولی بر خلاف جنبش ناسیونالیستی کرد با رهبری سنتی طایفه‌ای و یا مذهبی-اشرافی که ناموفق در مبدل شدن به صورت جنبشی سازمان یافته و با استراتژی، جنبشی که خود را محدود به دولت-ملتی که در آن قرار داشت کرده و اوج مطالباتش به خودمختاری منطقه‌ای محدود بود و عاجز از حل اختلاف نظرات درباره مسائلی نظیر دولت‌ها، علوی-سنی، طوایف، شهرنشین-دهقان، کنفدراسیون‌ها، مذاهب، مقمین داخل‌-مقمین خارج، انقلابیون-محافظه‌کاران  بود،  در پی گرد آمدن دور محور ‘اتحاد ملی’ (پان کردیست) بود.

تضاد این محور با نظریات سوسیالستی کاملا واضح بود. پ.ک.ک. سعی در حل این تضاد با تقسیم طوایف، چهره‌ها و جنبش‌های سیاسی به دو دسته ‘طرفدار پ.ک.ک.’ یا ‘طرفدار دولت’ کرد. به این ترتیب ‘ کردستان در خاک ترکیه’ به دو جبهه که هم شامل رئیس طایفه هم رعیت، هم روشن‌فکر هم چریک بود تقسیم شد. در این میان که گروه‌های کردی نظیر اوزگورلوک یولو(پ.س.ک.)، انجمن فرهنگی انقلابیون دمکراتیک(د.د.ک.د.)، کاوا، رهایی‌دهندگان ملی کردستان(ک.یو.ک.)، رزگاری(رهایی)، آلارزگاری(پرچم رهایی) به عنوان ‘خرده بورژواهای ناسیونالیست اصلاح‌طلب’ به جبهه مخالف پرتاب میشدند، دو قطبی شدن اصلی جامعه یقینا در میان کرد و ترک به جود می‌آمد.

اما در ابتدا مبارزه مسلحانه علیه دولت در میان نبود. به خاطر اینکه حزب دارای این قدرت نبود. چیزی که صورت می‌گرفت حملات مسلحانه پراکنده به فاشیست‌ها یا پلیس‌ها بود. به گفته اوجلان ‘گرچه به رهبری گروه‌های کوچک، لیکن ترور انقلابی در حوضه ماردین، سیرت، الازغ، بین‌گل، کارس، آغری در حال گسترش بود.’

اوجلان به سوریه فرار می‌کند

پس از دستگیری تعداد زیادی از اعضای پ.ک.ک. در شهر الازق در می ماه سال١٩٧٩توسط پلیس که معلوم می‌شود از نزدیک در حال پیگیری این اتفاقات بوده است، عبدالله اوجلان به سوریه می‌رود.معرفی حزب به اذهان عمومی(!) با حمله مسلحانه در ٢٩ جولای ١٩٧٩ به نماینده مجلس محمد علی بوجاک از شهر شانلی‌اورفا که از اعضای  حزب آ.پ. بود صورت گرفت. رئیس طایفه بوجاک که به قول پ.ک.ک. ‘فئودال همکار و جاسوس دولت’ بود از حمله مسلحانه‌ای که با سلاح‌های اتوماتیک و بمب انجام گرفته بود، به خاطر عدم انفجار بمب با کمی جراحت جان سالم به در برد. پس از این اتفاق در مرکز شهرستان سیورک و روستاهای اطراف آن درگیری‌های مسلحانه بین طایفه بوجاک و پ.ک.ک. تا چندین روز ادامه دا شت. پ.ک.ک. که شکست در این اقدام را با اصطلاح ‘اشتباه تاکتیکی’ توجیح می‌کرد، مهارت‌های نظامی خود را در دره بقاء کشور لبنان  در کمپ‌های سازمان آزادی بخش فلسطین که یاسر عرفات رهبر آن بود بالا برد.

پ.ک.ک. سال ١٩٨٠ را که همراه با کودتا ١٢ سپتامبر ارتش بود در لبنان سپری کرد. خودکشی مظلوم دوغان عضو کمیته مرکزی حزب و بعضی دیگر از اعضای حزب در اعتراض به  شکنجه‌های وحشیانه‌ای که در سال ١٩٨٢ در زندان دیاربکر بر روی آنها انجام شده بود و مرگ بعضی دیگر از اعضای حزب که باز به همان دلیل دست به اعتصاب غذا زده بودند، نحوه مبارزه پ.ک.ک. را افراطی‌تر کرد. بت‌سازی از عبدالله اوجلان به عنوان سروک(رهبر)  که پیشتر یک ‘دبیر کل’ ساده بود، در این دوره آغاز شد.

حملات شمدینلی و اروح

در همان سال پ.ک.ک. که با استفاده از شرایط به وجود آمده ناشی از جنگ فرسایشی ایران و عراق با حزب دمکرات کردستان به رهبری مسعود بارزانی متحد شده بود، در شمال عراق مستقر شد. اما ترکیه هم بی‌تحرک نبود. برای تضمین قراردادی که بین ترکیه و عراق برای انتقال بیشتر نفت از خطوط انتقال نفت کرکوک-یومورتالیک  امضا شده بود، دولت ترکیه می‌توانست برای جلوگیری از حملاتی که به ترکیه می‌شد تا ١٠ کیلومتر در داخل خاک عراق عملیات نظامی انجام دهد. اولین عملیات در٢٥  اپریل ١٩٨٣ صورت گرفت. عملیات‌های برون‌مرزی بعدی به دنبال این عملیات آمدند. پاسخ پ.ک.ک. به این عملیات‌ها حمله به مراکز شهرستان‌های شمندینلی و اروح در ١٥ آگوست ١٩٨٤ بود. در جریان حملاتی که با بمب به پاسگاه‌های ژاندارمری این شهرستان‌ها صورت گرفت  ٢ سرباز شهید و ١٥ غیرنظامی و سرباز نیز مجروح شدند، پ.ک.ک. با اسلحه‌های که از این پاسگاه‌ها گرفته بود عقب‌نشینی کرد.

پاسخ دولت تاسیس سیستم کوروجو(نگهبانان مرزی کرد) بود ،که بازسازی مجدد از نیروهای حمیدیه دوره عبدالحمید بود. و از سال ١٩٨٦ گونی دوغو آنادولو(جنوب غربی ترکیه) به دریاچه خون مبدل شد. دهقان‌های که حاضر به کمک به پ.ک.ک. نبودند را پ.ک.ک. مجازات می‌کرد، دهقان‌های هم که به پ.ک.ک. کمک می‌کردند را نیروهای امنیتی مجازات می‌کردند. در همان سال حمله ت.س.ک.(نیروهای مسلح ترک) به بهانه پ.ک.ک. به مواضع بارزانی در عراق باعث ایجاد اختلاف مابین پ.ک.ک. و بارزانی شد. در همان سال عبدالله اوجلان و کسیره اوجلان از یکدیگر طلاق گرفتند. تصفیه حساب‌های درون و برون حزبی سرعت گرفت.

پ.ک.ک. که متوجه جراحات عمیقی که حملات به کوروجوها در جامعه کرد به وجود آورده بود شده بود، در جریان کنگره‌ای در دسامبر ١٩٩١، در روستای هفتان شمال عراق به کوروجوها عف موقت داد ،ولی در این رابطه هیچ‌گاه از حملاتش انتقاد نکرد. پس از یک دوره کوتاه آتش‌بس پ.ک.ک. هم به اهداف نظامی و هم به مدارس و معلمین که به گفته‌شان توسط دولت ترک برای آسمیلیه کردن کردها از آن‌ها استفاده می‌شد شروع به حمله کرد.

تایید تلویحی طبقه اشرافی کرد

هم‌زمان با این اتفاقات طبقه اشرافی کرد که در ابتدا به خاطر نمایندگی کردن طبقه اجتماعی مقابلشان توسط پ.ک.ک. از دادن حمایت آشکارا به این حزب خودداری می‌کردند، به خصوص پس از آمدن اخبار ‘موفقیت‌های’ نظامی و حس کردن اینکه پیروزی نظامی در مقابل جمهوری ترکیه امکان‌پذیر است، شروع به گرد آمدن دور پ.ک.ک. کرده بود. این گروه‌ها در میان پ.ک.ک. جایی برای خود نیافتند، اما با جا گیری/استخدام در ماموریت‌های دیپلماتیک درپارلمنت‌هایی که پ.ک.ک. در کشورهای خارجی (در راسشان کشورهای اروپایی قرار داشتند) تشکیل داده بود برای پ.ک.ک. کسب اعتبار کردند. اما برجسته شدن طبقه بورژوا  یا اشرافی کرد در پلتفرم‌های جهانی، صاحبان اصلی پ.ک.ک. که از طبقه پایین جامعه بودند و عبدالله اوجلان را ناراضی کرد. به همین دلیل روابط پ.ک.ک. با ‘پارلمنت کردهای در تبعید’ که در کشور هلند تاسیس شده بود و یا با ‘هپ’ ، ‘دپ’ ، ‘هادپ’همواره با تنش همراه بود.

این وضعیت باعث ایجاد سوال نسبت به ماهیت نمایندگی جامعه کرد توسط پ.ک.ک. برای طرف ترک شد. جنبش ناسیونالیستی ترک که در اساس جنبش الیتی(طبقه بالای جامعه) بود، درصورتی که خود رامجبور به  برقراری تماس میدید، فقط حاضر به برقرای تماس با الیت‌های جامعه کرد بود. مشابهه همین وضعیت در عراق رخ داد. ناسیونالیست‌های الیتی مانند بارزانی و طالبانی هیچ‌گاه پ.ک.ک. را در حد و اندازه‌های خود ندیدند و به عنوان طرف مقابل نپدیرفتند. حتی در اولین فرصت، با همکاری ترکیه اقدام به نابود کردن پ.ک.ک. کردند.  شاید به همین دلیل بود که عبدالله اوجلان در هیچ کدام از کشورهای خاورمیانه اجازه اقامت دائم نیافت.

اروپا دست از حمایت برمی‌دارد

در ابتدا  بسیاری از کشورهای اروپایی پ.ک.ک. را نه به عنوان گروه تروریستی که به عنوان ‘طرف درگیر’ می‌شناخت. زیرا بنا به معیارهای اتحادیه اروپا ترکیه کشوری ظالم و مستبد بود، که آشکارا ناقض حقوق جهانی بشر و حقوق اقلیت‌ها بود. اما عملیت‌های انتحاری که توسط شبه‌نظامیان زن وابسته به پ.ک.ک. در خلال سال‌های ١٩٩٦تا ١٩٩٨ در کلان‌‌شهرها و مراکز تورسیستی انجام شد، باعث شروع کاهش این حمایت‌ها شد. اولین نتیجه این اتفاق در آلمان بود؛ آلمان که از سال ١٩٩٣ پ.ک.ک. را به عنوان گروه تروریسی توصیف می‌کرد، با بهانه کردن محکوم شدن یک عضو پ.ک.ک. به قاچاق مواد مخدر، این حزب را به عنوان ‘گروهک سازمان‌یافته تبهکار’ پذیرفت.

در دوره زمانی بین سال‌های ١٩٩٦ تا ١٩٩٩ که طرف ترک ابتکار عمل را در زمینه نظامی در دست گرفته بود، دولت ترکیه (احتمالا با تلقین‌های آمریکا)به پ.ک.ک. فرصتی داده بود تا با معتدل‌کردن مطالبات افراطی‌‌اش و با گسترش پایگاه اجتماعی‌اش از راه توافق با الیت‌های جامعه کرد  مبدل به متفقی وظیفه مند شود، اما پ.ک.ک. این چرجش را انجام نداد و یا نتوانست انجام دهد. در نتیجه اوجلان که با فشارهای ترکیه در سال ١٩٩٨ از سوریه اخراج شده بود و با عدم پذیرش‌اش از طرف روسیه و ایتالیا مجبور به پناهنده شدن به سفارت یونان در کنیا  شده بود، در ١٦ فوریه ١٩٩٩ در عملیاتی که توسط آمریکا و اسرائیل سازمان‌دهی شده بود ،به ترکیه تحویل داده شد.

نتیجه درگیری‌های بین ١٩٨٤ تا ١٩٩٩سنگین بود: ترکیه که دارای بزرگترین ارتش اروپا و ششمین ارتش بزرگ دنیا بود برای بی اثر کردن تقریبا ١٥ هزار عضو پ.ک.ک. ٣٠٠ هزار سرباز و ٦٧ هزار کوروجو را بسیج کرده بود. در ١٤ استان بین سال‌های ١٩٨٧ تا ٢٠٠٢ شرایط فوق‌العاده (ٱ‌حال) وحکومت نظامی برقرار شده، این شرایط دقیقا  ٥٧ بار تمدید شده بود. ٢٤ بار عملیات برون‌مرزی انجام شده بود.  در مجموع ١٠.٨٥٧ نفر شهید شده بودند که ٥.٥٥٥  تن ازآن‌ها نیروهای امنیتی و ٥.٣٠٢ تن نیز غیرنظامی  بودند و به همان اندازه هم مجروح داده شده بود. ٢٣.٩٣٨ نفر از اعضا یا هواداران پ.ک.ک. کشته شده بودند و ١١.٧٤٦ نفر هم به صورت زنده دستگیر شده بودند. ١ میلیون ٢٠٠ هزار نفر که در ٢.٦٠٠ روستا زندگی می‌کردند مجور به ترک روستاهایشان شده بودند ، ١٧ هزار نفر قربانی جنایت‌های ‘فائل معلوم’ شده بودند، مراتع و جنگل‌های منطقه به بهانه دلایل امنیتی نابود شده بود. پرورش احشام، زرائت، انواع صنایع و توریسم به رحمت اللهی پیوسته و قاچاق مواد مخدر به اوج رسیده بود. اما از همه بدتر دشمن شدن ناسیونالیست‌ها ترک و کرد با یکدیگر بود. البته برای رسیدن به این نتیجه وحشتناک بیش از٤٠٠ میلیارد دلار هزینه شده بود!

از غرور برنده تا حل مسئله کرد

پس از محکوم شدن اوجلان به حبس ابد طرف ترک که با ‘غرور برنده‌’ معمول رفتار می‌کرد، تمامی پیکارجویان پ.ک.ک. را که با فراخوان اوجلان به ترکیه آمده بودند  به زندان انداخت، به هیچ‌کدام از مطالبات فرهنگی کردها گوش فرا نداد، تمامی احزابی را که کردها تاسیس کرده بودند به این یا آن بهانه بست، با سد ١٠٪ انتخاباتی  مانع گسترش جنبش‌های خارج از پ.ک.ک. شد. در نتیجه این سیاست‌های سرسختانه دولت، اوجلان که می‌بایست نزد جامعه کرد به خاطر رفتارش به هنگام بازگرداندنش به ترکیه و نیز رفتارش در دادگاه از اعتبارش بسیار کاسته می‌شد، به سرعت کسب اعتبار مجدد کرد و از سال ٢٠٠٤ به بعد دوباره به عنوان فعال‌ترین نماینده جامعه کرد وارد صحنه شد. از آن تاریخ به بعد با گرفتن حمایت تلویحی یا آشکارا از طیف وسیعی از محافظه‌کار گرفته تا چپ‌گرا، از شافعی گرفته تا قزل‌باش و از مقیم داخلان گرفته تا  مقیم خارجان، سیاست متکی به خشونتش را ادامه می‌دهد.

آ.ک.پ.(حزب عدالت و توسعه) که سیاست اشتباه ٨٥ ساله جمهوری(ترکیه) را ترک و جرات شروع ‘حل مشکل کرد’ را کرد، یا به خاطر دید محدود سیاسی‌اش و یا عدم موفقیت در متقائد کردن نگهبانان نظام موسس،  یک قدم به جلو و دو قدم به عقب می‌رود. بنابراین در ابتدا د.ت.پ.(حزب جامعه دمکراتیک) بسته شد، بعد از آن در نتیجه عملیت‌های ک.ج.ک. بییش از ١.٦٠٠ نفر از سران جامعه کرد؛ به وسیله قانون مبارزه با ترور بیش از ١.٥٠٠ نفراز نوجوان(بچه)  کرد  به زندان چپانده شدند. تحرکات نظامی اخیر در گونی‌دوغو آنالدو(جنوب غربی ترکیه) و پاسخ دادن پ.ک.ک. به آن خطر پایان دادن به ‘حل مشکل کرد’ را دارد. حمله با مشت به احمد ترک و عکس‌العمل داده شده به آن حاکی از بودن افرادی در هر دو جناح است، که به خاطر حفظ شرایط کنونی حاضر به آتش کشیدن کشور هستند، دارد. و در آخر ادعا شد که، اوجلان به وکلایش گفته آمریکا نقشه تصفیه پ.ک.ک. و کشتن خودش را دارد. درکل روزهای سختی در انتظار ترکیه است. ببینیم که طرفین قادر خواهند بود این نقشه‌ها را نیز بر آب کنند؟

                                                                                                             

خلاصه منابع:

Ali Nihat Özcan, PKK (Kürdistan İşçi Partisi) Tarihi, İdeolojisi ve Yöntemi, ASAM Yayınları, 1999; Ümit Özdağ, Türkiye’de Düşük Yoğunluklu Çatışma ve PKK, Üç Ok Yayınları, 2005; Şemdin Sakık, Apo, Şark Yayınları, 2005; Ergün Sönmez, Kürt Özgürlük Hareketi ve PKK’nın Rolü, Tevn Yayınları, 2006; İsmet İmset, The PKK, A Report on Seperatist Violence in Turkey, Turkish Daily News Puplication, I, 1992; Ömer Laçiner, “Kürt Sorunu ve PKK”, Modern Türkiye’de Siyasi Düşünce, Dönemler ve Zihniyetler, 9. Cilt, İletişim, 2009, s. 606-616.

 

 

 

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی