آنچه که تا اواخر دههی هشتاد قرن پیش به نام چپ کرد شناختهشدهبود، نیروهای متشکل کرد در احزاب سراسری کشورهایی که کردستان در بین آنان تقسیم شدهاست بودند.
در داخل احزاب ملی کردستان نیز همواره گرایش عمیقی به تفکرات چپ وجود داشته که از ستم سرمایهداری حاکم بر جهان رنج می بردند و از آنجا که کشورهای امپریالیستی موجب تقسیم کردستان و عقب ماندگی و اسارت آن در سلطهی کشورهای دیکتاتوری واپسگرا بودند، میل مبارزه با کلان سرمایهداری همواره در میان مبارزان کرد شدید بودهاست. از همین رو هم احزاب ملی کرد گرایش زیادی به تفکرات چپ داشتند و هم مبارزان زیادی در میان کردها به احزاب کمونیستی کشورهای حاکم به کردستان روآوردهبودند.
در اواخر دههی هفتاد قرن بیستم در کردستان تحت سلطهی ترکیه سازمان “پارتی کریکارانی کوردستان” (حزب کارگران کردستان/ مشهور به پ.کا.کا) تشکیل گشت. با توجه به فاشیزم حاکم بر ترکیه، این حزب نیز در آغاز به روشهای بسیار رادیکال روکرده و در آغاز به مثابهی یک سازمان چپ افراطی پا به عرصهی فعالیت نهاد. اما در جریان مبارزه و تحول به سازمانی خلقی بدل گشته که میتوان گفت یکی از مهمترین نیروهای موجود در عرصهی مبارزات ملی و چپ کردستان به شمار می آید.
پس از تحولات جهانی در سه دههی اخیر می توان گفت که احزاب کمونیستی سابق منطقه نیز دچار نوعی سردرگمی و از هم پاشیدگی تشکیلاتی گشتند و در اکثر این احزاب اعضای کرد یا به شکل گروهی یا فردی جدا شده و در تلاشی که میتوان گاهأ آنرا بسیار آگاهانه و مفید دانست به نقد روند کار خود پرداختند. برای نمونه میتوان جدا شدن اکثریت اعضای کرد از حزب توده اشاره کرد که در بیانیه خود قبل از سقوط شوروی و از هم پاشیدن بلوک شرق به چند نکتهی مهم تئوری چپ در کل و در رابطه با جنبش رهائیبخش ملی کردستان اشاره کرده و نظریاتی را مطرح کردند که اکنون پس از گذشت دو دهه و چند سالی تئوریسینهای چپ به طرح آنان پرداختهاند. برخی از این نکات عبارت بودند از:
– رد دیکتاتوری پرولتاریا و نقش یگانهی آن در تحوڵات اجتماعی،
– رد نظام تک حزبی ،
– رد حزب واحد طبقهی کارگر در کشورهای موزائیکی و چند ملیتی،
– نقد مطلق بودن نظریات مارکس و لنین و تکیه بر تحول در علم و نگرش به مارکسیسم به مثابهی تئوری علمی،
– اهمیت خواست همگانی و تودهای در جنبشهای ملی و در سایه قرار گرفتن خواستهای طبقاتی در این جنبشها،
جداشدن عدهای از کادرهای کرد حزب کمونیست عراق و تلاش برای ایجاد حزب چپ مستقل پس از اعلام جدایی اعضای حزب تودهی ایران و سپس به وجود آمدن حزب کمونیست کردستان عراق مسئلهی مهم دیگری بود که بیانگر تحوڵ در میان نیروهای جپگرای کردستان است. در ادامهی همین روند، حزب کمونیست ایران (کومله) با رشد نظریات مدرن چپ در درون خود مواجه گشت که در گام نخست موجب جدایی بخش مهمی با حفظ نام سابق خود (کۆمهڵهی شورشگێڕانی کردستان) از حزب کومونیست ایران (با نظریات مائوئیستی) شد و سپس در روند تحولات بعدی نیز خود به چند جریان ملی و چپ ملی و .. تقسیم شد.
در سالهای اخیر میتوان گفت که نیروهای چپ کرد بتدریج دارای سازمان سیاسی ویژه خود می شوند و تشکیل احزاب برادر پ.کا.کا در کردستان تحت سلطهی ایران (پژاک) و سوریه(پ.ی.د) نیز بخشی از تلاش نیروهای چپ در راه دست یافتن به پایگاه خود در جنبش رهائیبخش ملی کردستان به شمار می آید.
روند دگرگونیهای منطقه با به وجود آمدن دولت فدرال کردستان در جمهوری فدراتیو عراق، کانتونهای فدراتیو در کردستان سوریه، مبارزهی رویاروی کردها با فاشیستهای اسلامی افراطی که با کمک غرب به وجود آمده و در منطقه موی دماغ خود غرب نیز شدهاند، ایجاب می کند که نیروهای چپ با هشیاری و آگاهی کاملی عمل کنند.
نخست باید نشان داد که آنان بخش جدایی ناپذیر جنبش رهائیبخش ملی کرد هستند. از اینرو مبارزه برای دستیابی ملت کرد به حقوق سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی خود(حقوق ملی) استراتژی اساسی این نیروهاست. تکیه بر پایگاه وسیع تودهای برای نیروهای چپ و مبارز کرد از اهمیت ویژهی خود برخوردارست. با توجه به ساختار اقتصادی کردستان و وضعیت جدید تکامل سرمایهداری نمیتوان در کردستان بر گروهی به نام پرۆلتاریای صنعتی تکیه کرد که خود هنوز تشکل کافی نیافتهاست و با توجه به تحوڵات تکنیکی در آینده نیز باید از اصطلاح پرولتاریای صنعتی تعریفی جدید به میان آید. چرا که روبوتها و ماشینهای کاملأ اتوماتیک جایی برای طبقهای وسیع از کارگران صنعتی باقی نمیگذارند.
تکامل سرمایهداری و رویارویی آن با بحرانهای ادواری نشان داده که همواره راهههای کاربردی برای برون رفتن از بحران نیز پیدا می شوند. یکی از این راههای برون رفتن از بحران نیز گسترش سریع شهر نشینی و پیدایش مراکز تجمع وسیع تودههاست که خود نیز در آینده موجب پیدایی بحرانهای نوینی خواهد شد.
این جنبه تکامل سرمایهداری از آنرو که میدانی وسیع برای سوء استفادهی دڵالها، رنتخواران، و بانکها و رباخواران است، در کشورهایی مانند ایران، عراق و ترکیه به شدت جریان دارد. برجسازی، جادهسازی و توسعهی شهرها در حال حاضر بازاری وسیع برای استفادهی ماڵی این بخش سرمایهداری بو وجود آوردهاست. نگرشی کوتاه به وضعیت ایران و ترکیه و کردستان در عراق فدراتیو، به راحتی این صحنهی گستردهی سود دهی سرمایهگداری را نشان میدهد.
طبیعی است که در همین روند شهرها گسترش می یابند و تودههای وسیع بومی و غیر بومی در این شهرها برای دست یافتن به کار متمرکز می گردند. خدمات متنوع شهری از نانوایی گرفته تا تأمین آب و برق و انرژی، و حمل و نقل و رستورانها و ادارات و شرکتهای تولیدیی که باید مواد مورد استفادهی روزمرهی این شهرها را تامین کنند و نیروهای بهداری و پزشکی که باید خدمات پزشکی این مراکز مهم مسکونی را تامین کنند همه و همه در برگیرندهی ارتش کاری جدیدی هستند که وسیعتر و گستردهتر از پرولتاریای صنعتی است. توجه نیروهای چپ کرد به این تودههای وسیع شهری که همواره در تاریخ تحولات بشری موجب انقلابهای بزرگی چون کمون پاریس گشتهاند،. از اهمیت ویژهای برخوردار است.
سازمان دادن این نیروها با استفاده از تشکلات صنفی، منطقهای، فرهنگی و هنری اهمیت اساسی در مبارزات کنونی و آیندهی نیروهای چپ در کل و به ویژه در کردستان دارد.
در این راستا تا کنون پ.کا.کا توانستهاست در داخل شهرهای کردستان شمالی موفقیتهای ویژهای کسب کند. گسترش سازماندهی در این راستا می تواند کلید موفقیت آیندهی این حزب را تضمین کند.
در چهارچوب دولت فدرال کردستان در جنوب کردستان امکانات فراوانی برای کارکردن در زمینههای تودهای و اجتماعی برای نیروهای چپ کرد وجود دارد. به ویژه در این منطقه با توجه به تأثیر رژیمهای ترکیه و ایران بر احزاب حاکم و توطئهگری این دو رژیم برای نابود کردن این شکل اداری کردستان، نوعی فساد گستردهی مالی و اداری حاکم است که دارد تیشه به ریشهی کردستان می زند. از همین رو نیروهای چپ کرد میتوانند با کار گسترده در انجمنهای محلی، شغلی، سندیکاها و تشکلهای هنری و فرهنگی به نوعی مبارزهی تودهای برای حفظ دستاوردهای دو دههی اخیر و گسترش عدالت اجتماعی پایگاه ویژهای در میان مردم و م بارزه با فساد مالی و اداری به وجود آورند.
در ایران با توجه به ساختار فاشیستی اسلامی رژیم امکان گستردهای برای کار علنی سازمانی سیاسی وجود ندارد. اما با توجه به رشد گستردهی شهرها و تجمع بی سابقهی مناطق مسکونی میتوان وسیعأ به شیوههای مخفی در چارچوب قوانین عقب ماندهی همین کشور به گسترش نفوذ در سندکایاها و کانونهای شغلی و هنری و شوراهای محلی پرداخت. تلفیق کار علنی و سری در ایران با رعایت نهایت مخفی کاری باید انجام پذیرد. هر نوع نشان کوچکی از رابطه و یا هواداریی فردی از جامعه با گروهای چپ و گیر اسلامی منجر به اعدام آنان می گردد. چپ کرد در ایران باید نشان دهد که پیگیرترین نیرو در راه نیل به آزادی ملی کرد و رسیدن همهی ملل تحت سلطهی ایران به حقوق ملی خود است.
آنچه که در جوار این مسائل برای نیروهای چپ در ایران اهمیت دارد، مبارزه و روشنگری وسیع بر علیه خرافات مذهبی منتشر شده در سی و چند سالهی اخیر و افشای زمینههای نفاق افکنی و ایجاد دشمنی بین خلقهاست که رژیم عمدأ در گسترش آن سرمایهگذاری میکند. این مسئله به ویژه دو ملت کرد و آذری را شامل می شود که جمهوری اسلامی متاسفانه توانسته با توجه به رواج مذهب شیعه در بین آذریها دو بار تودههای ناآگاه آذری را برای کشتار در کردستان به کار گیرد. هم اکنون نیز امکانات گستردهای در اختیار بقایای همان عوامل قرار دادهاست تا با ترویج پان ترکیزم و اهانتهای آشکار به شخصیتهای تاریخی کرد در گذشته از هم اکنون پایههای دشمنی و امکان رویارویی مسلحانه را در حالتی که کردها بتوانند بر منطقهی خود سلطه یابند طراحی کنند. تا کنون هم در زمان سلطهی شاهها و هم آخوندها این توطئه برای انان مفید بودهاست. از همین رو وظیفهی مهمی که نیروهای چپ ایران به ویژه کرد و آذری در پیش دارند افشای این سیاست رذیلانهی گردانندگان جمهوری اسلامی است.
میتوان در پایان گفت که چپ کرد در کل با دو مسئلهی مهم رویاروست که باید تلاش کند کاربردهای مشخصی در این دو مورد بهوجود آورد.
1- مسئلهی ملی کرد در منطقه،
2- مسئلهی سازماندهی تودههای وسیع شهری،
حسن ماورانی- 2015.01.09