"an independent online kurdish website

هم میهنان گرامی!

پیشاپیش اجازه می‏خواهم تا در چنین روزی، دوم بهمن‏ماه، سالروز تأسیس جمهوری کردستان، درود بی‏پایان خود را نثار روان پاک تمامی شهیدان سرفراز نمایمmustefa-hijri_0

که در راه آرمانهای جمهوری کردستان جان خود را فدا نمودند، در صدر همگی آنان درود می‏فرستم بر پیشوای محبوب خلقمان، قاضی محمد، رئیس جمهور آن جمهوری نوپا و کوته عمر و زنده‏یاد ملا مصطفی بارزانی، پشتیبان وفادار جمهوری. درود بی‏پایان بر مردم کرد به ویژه اعضا و هواداران حزب دمکرات کردستان ایران که از آغاز تاکنون، پرچمداران راستین جمهوری بوده‏اند و جمهوری و پیام آن، روشنگر راه مبارزه‏ی سرفرازانه‏ی آنان بوده است.

در چنین روزی، اینجا و آنجا و در هر جایی که فرصتی فراهم شده باشد، هم میهنان مبارزمان با برگزاری گردهمایی‏ها و محافل ویژه‏ای به ابراز وفاداری نسبت به جمهوری کردستان پرداخته و یاد این افتخار ملی را ارج می‏نهند. در کشورهای غربی سلسله مراسمهایی بدین مناسبت از سوی اعضاء و هواداران حزب دمکرات و با شرکت کردهای سایر بخشها برگزار شده‏اند، در اقلیم کردستان نیز که خوشبختانه از سلطه‏ی اشغالگران آزاد شده است، امسال به طرزی گسترده‏تر و چشمگیرتر از سالیان گذشته، آیین‏هایی بدین مناسبت برگزار شده و در همه جا حضور چشمگیر هم‏میهنان کرد کردستان عراق، کردهای آواره‏ی اهل کردستان ایران و سایر بخش‏های کردستان که مقیم اقلیم کردستان می‏باشند همچنان ادامه دارد. در برگزاری گسترده‏ی این مراسمات در اقلیم کردستان، نقش تأثیرگذار اتحادیه‏ی جوانان دمکرات کردستان ایران و همکاری تعدادی از سازمانهای جوانان اقلیم کردستان مایه‏ی مسرت و در همان حال نشاندهنده‏ی آگاهی و ارج نهادن جوانان گرامی میهنمان به تاریخ ملت ستمدیده‏ی خویش است.

در کردستان ایران نیز که همانند سایر بخشهای ایران و حتی بیش از آنان تحت سیاست سرکوب و ارعاب از جانب یکی از واپسگراترین نظامهای دیکتاتوری قرار دارد، جوانان شجاع و فهیم، در فضای متأثر از تهدید، سرکوب و ارعاب پلیسی و امنیتی تحمیل شده از جانب نیروهای مزدور جمهوری اسلامی، با پخش تراکت و شعار نویسی و سایر روشهای مرسوم دیگر، احساس میهن‏دوستی و مراتب احترام خود را به جمهوری شهیدشان ابراز نموده‏اند، ما تمامی این فعالیت‏ها و زحمات را به دیده‏ی حرمت و قدردانی می‏نگریم. زنده‏ نگاه‏داشتن یاد این روز ملی از این لحاظ نیز برای ما افتخارآمیز است که اگر چه دشمنان ملتمان به درازای نزدیک به یک قرن از همه سو، انواع دسیسه‏ها را علیه ملتمان اجرا نموده و در این راه سرمایه‏ی هنگفتی نیز صرف نموده و هزاران تن از مردم آگاه و آزادیخواه ملتمان را تنها به جرم کردبودن اعدام کرده‏اند تا از این طریق زبان، فرهنگ، تاریخ و کلیه‏ی ارزشهای ملیمان را از یاد برده و به طور کامل در فرهنگ ملی زورگویانه‏ی آنان ذوب و استحاله شویم، اما ملت کرد در برابر آنان از پای ننشسته و آگاهانه حاضر به پرداخت هر گونه بهایی شده است تا همچنان به عنوان یک ملت به ماندگاری خویش ادامه دهد و این چنین نیز شده است، این امر و بسیاری از مسائل دیگر نیز از نشانه‏های عینی این واقعیت هستند که ما پیروز خواهیم شد و به رهایی نائل خواهیم شد.

مردم میهن‏پرست کردستان!

امروز در اینجا گرد آمده‏ایم تا به اتفاق، یاد جمهوری را ارج بنهیم. جمهوری‏ای که با گذشت 77 سال از عمر کوتاه آن، هنوز همچون چراغی راهنمای راه راست و نویدبخش آینده‏ای روشن برای ما و نسلهای آینده‏ی ملتمان است. اگر چه در رابطه با جمهوری و ویژگیهای آن بسیار گفته و نوشته شده است، اما دستاوردها و پیامهای جمهوری به اندازه‏ای عظیم و فراوان هستند که هنوز تأملی بر آنان ضروری می‏نماید. عظمتی که نسلهای امروز، یعنی آنها که جمهوری را هرگز به چشمان خود ندیده‏اند، هنوز با افتخار از آن یاد می‏کنند و اشتیاق تحقق دوباره‏ی آرمانهای والای آن را در سر می‏پرورانند.

جمهوری کردستان بیانگر آرزوها و علایق آحاد ملت کرد بود. افرادی که هر یک از آنان می‏خواهد بگوید که من نیز همانند دیگران دارای کرامتی هستم که می‏خواهم آنرا حفظ نمایم. فردی که دارای سرزمینی است و خواستار حاکمیت آن سرزمین نیز هست، فردی که به اخلاق و ارزشهای بشری پایبند و متعهد بوده و خواستار تفکیک و جداسازی انسانها تحت لوای ایدئولوژی و متافیزیک نیست، بلکه بر عکس، خواستار همزیستی، صلح و دمکراسی است.

از همین رو نیز قصد داریم در این مراسم دوم بهمن‏ماه به مرور بخشی از پیامهای فکری والای جمهوری کردستان بپردازیم که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته‏اند.

جمهوری کردستان دربردارنده‏ی مجموعه‏ای از معانی بود که علاوه بر جامعه‏ی کردی، دیگران را نیز مخاطب قرار می‏داد. چه آنهایی که در میان ما زندگی می‏کنند و چه آنهایی که در خارج از جمع ما زندگی می‏کنند. پیام مقدس جمهوری برای دیگران این بود که خود را از اندیشه‏ی تمامیت‏خواهی رها نموده و تبدیل به انسانهایی دمکرات شوید. از واپسگرایی رها شده و تبدیل به انسانهایی مدرن شوید. کرامت انسانی بسیار والاتر از تمامی ارزشهای تصنعی است، به همین دلیل انسان را ملاک حقانیت خود قرار داده و به دیگران این پیام را می‏دهد که رها شوید از تمام مشروعیتهایی که غیر انسان را مبدأ و ملاک قرار می‏دهند، مشروعیت مردمی را در نظر بگیرید.

نکته‏ای که امروز علاوه بر این مسائل بایستی مورد بحث قرار گیرد، بازگشت به خود جمهوری است، تا از خود بپرسیم که دستاورد یا میراث جمهوری چیست؟ این میراث چیست که امروزه بایستی آیینه‏ی راه رهایی و آزادی ملتمان باشد؟ این میراث در چه مواردی بر فرد کرد تأثیر گذاشته است؟ آیا این میراث از چنان پیامی برخوردار است که به ما بگوید امروز چه باید کرد؟ آیا در این میراث چنان ارزشهایی نهفته است که حد و مرزی برای ما تعیین نموده و به ما بگویند چه چیزی جزئی از منافع ملی است و چه چیزی نیست؟ تمامی اینها را به تجربیات و میراث جمهوری ارجاع می‏دهیم تا از تریبون حزب بنیانگذار جمهوری یکبار دیگر پیام خود را خطاب به مردم کردستان ارائه دهیم.

از نظر من چند پیام اصلی از “چوار چرای” مهاباد به سوی سنندج، ارومیه، کرمانشاه، ایلام، تهران و جهان خارج از ایران فرستاده می‏شوند.

پیامی از ماکو و سلماس آغاز شده و به دالاهو و کوهستانهای جنگلی ایلام میرسد. پیامی که خطاب آن به ناسیونالیسم تمامیت‏خواه و ملت‏محور است که ثمره‏ی آن حکومت تهران بوده است.

یکی از این میراثها پیام جمهوری به ملت کرد است، این پیام به ما می‏گوید که آزادی و رهایی در گرو تداوم راهمان است و به حکومت مرکزی می‏گوید بیایید با هم زندگی کنیم، همزیستی فلسفه‏ی زندگیست و در سایه‏ی همزیستی است که انسان عظمت می‏یابد.

مردم آزادیخواه کردستان!

هنگامی که ندای جمهوری از “چوار چرای” مهاباد سرتاسر کردستان را مخاطب قرار داد، به ما این پیام را داد که باید از سلطه رهایی یابیم. رهایی‏ای که شمیم رهایی از نمادهای اشغالگری را با خود به همراه داشته باشد. رهایی‏ای که هویت ما را به سوی ساحل آسودگی رهنمون شود. از همین نگاه بود که جمهوری تنها راه امنیت و آرامش را برای هویت ما تعریف کرد. جمهوری و طراحان آن به خوبی می‏دانستند تا زمانی که انسان رهایی نیابد، قادر به حفظ کرامت خویش نخواهد بود. به همین دلیل مانیفست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود را به رهایی پیوند زد و به ما گفت، ملتی که از سلطه رهایی نیابد، هرگز نخواهد توانست از کرامت و آزادیهای خویش محافظت کند. موجودیت و پیدایش جمهوری در این پیام تجلی می‏یابد که ما برای رهایی ملت کرد آمده‏ایم و می‏خواهیم که این ملت را از سلطه رهایی بخشیم. مقصود و آرزوی ما نجات این ملت از خطری است که در رابطه با هویت خود احساس می‏کند. به همین دلیل شرم و هراس از این هویت سرکوب شده بایستی خاتمه یافته و دوران غوطه‏ور ماندن در مظلومیت به پایان برسد و به افتخار به سوی این هویت گام برداریم. زیرا در هویت سرکوب شده، کرامت انسان کرد پایمال می‏شود. رهبران جمهوری کردستان نیز این حقیقت را درک نموده و در تلاش هستند تا ملت کرد را از این روند پایمال شدن حقوقش رهایی بخشند. آنچه که در چارچوب جنبش ملیتهای تحت ستم دیده‏ایم آن است که آنان نیز همانند ملت کرد برای رهایی از زیردستی، به فداکاری پرداختند و به رویارویی با اشغالگران برخاستند تا هویت خویش را در برابر خطرات موجود حفظ نمایند. آنهایی که چنین نکردند، به عنوان ملت از صفحه‏ی روزگار محو شدند. از تجربه‏ی جمهوری آموختیم که رهایی از سلطه گام نخست است، اگر کرامت خویش را به عنوان انسان به دست نیاوریم، نخواهیم توانست آینده‏ی فرزندانمان را که وظیفه‏ی حفظ این هویت بر دوش آنهاست، تأمین نماییم. از همین رو یکی از مهمترین میراثهای جمهوری این بود که در وجود ما این اندیشه را احیا نمود که تلاشهای ما برای دستیابی به آرامش، از دروازه‏‏ی نجات هویتمان خواهد گذشت. از هنگام سرنگونی جمهوری نوپایمان تاکنون قافله‏ی هویت ملی کرد به رهبری حزب بنیانگذار جمهوری بازنایستاده است تا به ما بگوید که فرزندان ملت کرد در هر دوره‏‏ای حامل این میراث جمهوری بوده و در راه رهایی ملی گام برمی‏دارند تا به ساحلی امن برسند که در آن هیچ‏کس قادر به سرکوب هویتمان نباشد.

دومین میراث جمهوری برای مردم کردستان، مطرح نمودن این پیام بود که اگر ما از مرحله‏ی رهایی عبور کردیم، بدین معنا نیست که تبدیل به ارباب و قیم آحاد ملت کرد خواهیم شد، پس از مرحله‏ی رهایی، مسئولیت ملت و حکومت کردی فراهم آوردن زمینه‏ای است که در آن افراد با دارا بودن تمام ویژگیهای خاص خود، فرد ذیحق باشند. وظیفه‏ی حکومت کردی صرفاً برقراری تعادل است تا بتواند میان منافع مختلف موازنه‏ای برقرار نماید و اجازه ندهد که حقوق فردی به مخاطره بیفتد. از همین منظر بود که حکومت کردی به عنوان جمهوری نامگذاری شد، یعنی از یکسو، جمهوری که مشروعیت خود را از جمهور یا عامه‏ی مردم می‏گرفت و از سوی دیگر، جمهوری کردستان که خود را بر مبنای هویت ملی کرد تعریف می‏نمود.

از همین رو مشاهده می‏کنیم که طی دوران حکومت جمهوری، هیچ‏گونه تعرضی علیه آزادی‏های مردم به عمل نیامد. تلاش‏های دست‏اندرکاران جمهوری در راستای کنترل حوزه‏ی عمومی فرد کرد نبود. در این جمهوری علاوه بر فرد کرد که دارای هویت جمهوری بود، حقوق سایر هویت‏ها نیز به عنوان شهروندان ساکن قلمرو کرد رعایت می‏‏شد، یعنی دارای حقوق یکسان بودند. سیاست و حقوق در فلسفه‏ی جمهوری تنها مختص مردان نبود، بلکه‏ی نیمه‏ی دیگر جامعه‏ی کردستان یعنی زنان از همان حقوق برخوردار بودند. این در حالی بود که جامعه‏ی کردستان در آن دوران در سطحی نبود که درک و شناختی از حقوق زنان داشته باشد، اما جمهوری تلاش‏هایش را در این راه به کار انداخت که جامعه و خود زنان را از حقوق آنان مطلع نماید.

همچنان که درمی‏یابیم، اصطلاح آزادی در این جمهوری اصطلاحی ایدئولوژیک و دارای مرزبندی، به معنای محدود ساختن در قالب گروه یا هویتی معین نبود. از اینجاست که تجربه‏ی جمهوری به ما می‏آموزد که مبارزه‏ی رهایی‏بخش کرد صرفاً مبارزه برای رهایی ملی نیست بلکه در همان حال، مبارزه‏ای برای آزادی فرد در جامعه نیز هست. از همین رو این میراث بزرگ جمهوری تاکنون و حتی در آینده نیز از یادگارهای افتخارآمیزی است که به ما می‏گوید می‏توانیم در جبهه‏ی رهایی ملی گردهم آییم، اما بدین معنا نیست که جامعه‏ای را تأسیس کنیم که در آن حقوق فردی رعایت نمی‏شود.

یکی دیگر از جنبه‏های تجربیات یا میراث جمهوری، پیامی است که خطاب به طرفداران اندیشه‏ی یک ملت، یک زبان و یک تاریخ به همراه دارد. جمهوری به طرفداران اندیشه‏ی تمامیت‏خواهی می‏گوید، رؤیایی که شما در تمنای آن هستید و در راه آن گام برمی‏دارید نمی‏تواند همچنان ادامه داشته و به هدف خود نائل گردد، زیرا شما فقط خود را می‏بینید و تلاش می‏کنید که آرزوهای ما را نابود سازید. به همین دلیل، جمهوری و رهبران فرزانه‏ی آن برخلاف ندای تمامیت‏خواهی حاکم بر تهران، فریاد تکثر و تنوع ملی در ایران را سرداده و ندای همزیستی برآورده و چراغ رهایی ایران از تمامیت‏خواهی را برمی‏افروزند.

آنچه که حداقل در یک قرن گذشته تاکنون در ایران دیده‏ایم آن است که تلاش برای کنترل قدرت سیاسی به عناوین و روش‏های گوناگون تداوم داشته و از همه سو سعی شده است که قدرت سیاسی در مرکز به گونه‏ای تمامیت‏خواهانه اعمال گردد. زمانی در زیر چتر ملی و زمانی دیگر تحت عنوان دین. هر کدام از اینها، گستره‏ی بازی‏های سیاسی در ایران را تحت سیطره‏ی خود درآورده و دیگران را که در قالب ملت یا مذهب آنان نمی‏گنجد. به حاشیه‏ می‏رانند. اما هنگامی‏که جمهوری فریاد برمی‏آورد، این پیام را به آنها می‏دهد که اداره‏ی کشور بدین‏ترتیب تنها دیکتاتوری را در پی خواهد داشت و ما ملیت‏های تحت ستم ایران بر خلاف شما این‏گونه دگم‏اندیش نبوده و به جای تعریف کردن ایران به عنوان سرزمین تنها یک ملت، معتقدیم که این کشور دربردارنده‏ی ملیت‏های گوناگونی است و همزیستی میان آنان است که مسیر زندگی سیاسی ایران را تغییر داده و به سوی دمکراسی سوق خواهد داد. در عین حال، جمهوری برخلاف ملت‏پرستان و آخوندها، حاکمیتی را بنیاد می‏نهد که در آن افراد از هر ملت و مذهبی دارای حقوقی برابر فرد کرد هستند. در حالی‏که دست‏اندرکاران تهران در تلاش برای تصفیه‏ی سایر ملیت‏ها بودند، جمهوری می‏کوشید تا فضای آرامی را فراهم سازد که کردستان را تبدیل به سرزمین کردستانی‏ها نماید و خود را از اندیشه‏ی محدود ملت‏پرستی رها سازد.

دراینجا برایمان آشکار می‏شود که جمهوری کردستان برخلاف تبلیغات ملت‏پرستان تهران، تجربه‏ای بود که بهترین مدل همزیستی را در ایران ارائه نمود. به همین دلیل، میراث این جمهوری تنها مختص ملت کرد نیست، بلکه می‏تواند میراث ایرانیان نیز باشد، به شرطی که خارج از دنیای ملت‏پرستی بیاندیشند.

علاوه بر میراث جمهوری برای کردستان و ملیتهای ایران، این حکومت پیام بسیار مهمی نیز خطاب به جامعه‏ی بین‏المللی به همراه داشت و آن این بود که هدف و آرمان کرد از مطرح نمودن جمهوری، همانا دمکراتیزه کردن جامعه‏ی بین‏المللی است. جهان زمانی می‏تواند به آسایش و آرامش برسد که تمامی هویت‏ها را به طور یکسان دارای حق و تکلیف بداند. به همین دلیل، جمهوری بسیار آگاهانه بانگ برداشت، که به این مدل از حکومت و یکسان‏سازی در جهان، به‏ویژه در خاورمیانه بایستی خاتمه داده شود، زیرا این دولت‏ها پیش از آن که نماینده‏ی افراد درون کشور خود باشند، نماینده‏ی منافع محدودی هستند که جهان را به سمت ناامنی می‏برند و برآیند چنین طرز تفکری نمی‏تواند امنیت باشد.

اگرچه متأسفانه رقابت ابرقدرت‏ها بر سر منافع از دلایل مهمی بود که باعث شد آنان هرگز این پیام را نشنوند، لیکن ما به عنوان ملت کرد و حزب دمکرات کردستان ایران از پای نمی‏نشینیم و رسالت خود می‏دانیم که در دوران کنونی صدای خود را رساتر نماییم، زیرا هم‏اکنون بیش از گذشته حقانیت پیام جمهوری برای جهانیان روشن شده است.

اکنون نیز با گذشت 66 سال از روز دوم بهمن‏ماه 1324 خورشیدی، ما به عنوان حزب دمکرات و رهروان راه جمهوری، یکبار دیگر تکرار می‏کنیم که اندیشه و طرز فکر جمهوری، خط مشی ماست، رفتار و سیاست جمهوری، رفتار و سیاست ماست. ضمن اینکه میراث بر جای مانده از جمهوری، تنها متعلق به حزب نیست بلکه متعلق به تمامی انسان‏های رهایی‏طلب است. به همین دلیل، مردم کردستان را مخاطب سخنانم قرار می‏دهم و خطاب به ملتمان می‏گویم، همگان در جامعه‏ی کردستان، چه به عنوان فرد و چه به عنوان حزب موظفیم که مانیفست نگرش و اندیشه‏ی خود را از میراث و درس‏های جمهوری دور ننموده و بیش از پیش در مطالبات خود، جامعه‏ی کردستان و جامعه‏ی پیرامون خود را مخاطب قرار دهیم تا هم صفوف خود را از این طریق مستحکم نماییم و هم جهان به بهترین نحو ممکن، پیام ما را دریابد.

در این مناسبت خجسته و با نگاهی بر این میراث‏های فکری جمهوری، نیروها و جریانات ایرانی را مخاطب قرار داده و به آنها می‏گوییم که ! اگر در اندیشه‏ی رعایت حقوق بشر و دمکراسی در ایران هستید، اگر خواهان حفظ تمامیت ارضی ایران هستید، اگر از زندگی در سایه‏ی ملت‏پرستی شاهنشاهی و حکومت مذهبی جمهوری اسلامی به تنگ آمده‏اید و خواهان زندگی همانند انسانی امروزی هستید، لازم است که از میراث‏های جمهوری بهره بگیرید و پیام‏های آن را دریابید. حزب ما، حزب دمکرات کردستان ایران که نخستین وارث این میراث‏هاست، در پرتو پیام‏های آن برای همزیستی در ایران که متعلق به تمامی ملیت‏ها با حقوق برابر می‏باشد، بر اساس تعریف خودمان به عنوان کرد و کردستانی، همراه شماست، اما اگر همانند گذشته در اندیشه‏ی برپایی حکومتی ظالمانه هستید، همانا ما راه دیگری در پیش خواهیم گرفت و شما نیز به آرزوهایتان دست نخواهید یافت. در خاتمه، یکبار دیگر شصت و ششمین سالروز تأسیس جمهوری کردستان را به تمامی ملت کرد و شما عزیزان حاضر در این مراسم تبریک گفته و امیدوارم همگان به اتفاق یکدیگر برای تحقق پیام‏های جمهوری تلاش کنیم و افتخار برقراری مجدد جمهوری کردستان نصیب همگی ما شود.

·        2بهمن ماه 1390 خورشیدی

{jcomments off}

نویتـرین هەواڵ و بابەت


فارسی